خدایان باستانی موجوداتی پلید و بسیار قدرتمند درمقابل تایتان ها قد علم کردند… آنان در سیاره ای به نام آزراث ساکن شده و به آن حکم میراندند. جنگی بزرگ میان خدایان باستانی و تایتان ها در گرفت که نتیجه ی آن شکست خدایان باستانی بود. اما قبل از شکست، خدایان باستانی نفرین هایی را بر آزراث و موجوداتش خواندند که باعث به وجود آمدن پیوندی مستحکم میان آنان و آزراث شد… به همین منظور تایتان ها آن خدایان پلید را در اعماق زمین به بند کشیدند و محافظینی بر آنان گماشتند تا جهان از شرشان در امان ماند، و سپس آزراث را شکل داده و نظم را در سرتاسر آن برقرار کردند و آن هنگام که از بابت این سیاره آسوده خاطر شدند آن را ترک کردند.
مسئلهی وجود خدا در دنیای وارکرفت همواره زمینهی بحث بوده است. با این حال، هرگز نمیتوان به منشأیی واحد رسید، بلکه این دنیا از یک سری نیروهای متضاد ساخته شده است که سلسلهوار پایین میآیند.
"نظم" یکی از این نیروهاست که خود منشأ جادوی "آرکین" (Arcane) است، سرچشمهی جادوی ساحران کیرینتور. تایتانها نیز از "نظم" سرچشمه گرفتهاند و برای گسترش آن میکوشند.
در مقابل "بینظمی" قرار دارد، منشأ جادوی "فل" (Fel)، سرچشمهی جادوی سیهساحران (وارلاکها). لژیون سوزان ریشه در "بینظمی" دارد، پس تقابل آن با تایتانها که مظهر "نظم" هستند، دور از ذهن نیست.
"زندگی" و "مرگ" دو سویهی دیگر هستند. طبیعت از "زندگی" سرچشمه میگیرد و خدایان وحش هم از آن. در مقابل مُرگاساحری قرار دارد (necromantic از دو واژهی necro به معنی "مرده" و mantia به معنی "سحر و پیشگویی" ساخته شده است) که منشأ "نامردگان" (undead) است. درنتیجه "زندگی" جوهرهی شمنها و دروئیدهاست و "مرگ" نیروی محرکهی شوالیههای مرگ و عروسکهای خیمهشببازی لیچها و نکرومنسرها.
تقابل "نور" و "سایه" نیز به نوع خود جالب توجه است. "نور" سرچشمهی قدرت قُدسی و پدیدآورندهی ناروها (The Naaru) ست و قدرتبخش پالادینها. "سایه" نیروی مغاک و پوچی را پدید میآورد و اربابان مغاک را میسازد که خدایان باستانی از آن جمله هستند.
شش نیروی فراگیر خارج از گود قرار دارند: آب، خاک، هوا، آتش، روح و فساد.
و در مرکز تمام این نیروها و قدرتها، "عالم واقعیت" قرار دارد که با این نیروها احاطه شده است و تمام آنها را میشود در "عالم واقعیت" دید. در کنار عالم واقعیت، "رؤیای زمردین" و "دنیای سایه" نیز هستند که هرکدام پژواکی از واقعیتاند.
با این تفاسیر، در مبحث خلقت و نیروبخشی دنیای وارکرفت نمیتوان به سرمنشأیی واحد رسید، با این حال میتوان پذیرفت که تمام این نیروها، خود در سیطرهی نیرویی والاتر ولی ناپیدا هستند که شاید هرگز نامی از آن به میان نیاید.